ورشکستگی بانک های آمریکا تا کجا پیش خواهد رفت
تاریخ انتشار: ۵ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۳۹۵۰۲۲
به گزارش گروه اقتصاد خبرگزاری آنا، سقوط ناگهانی ۴ بانک آمریکایی در هفتههای گذشته سؤالات زیادی را در مورد استارتآپهای فناوری، سرمایهگذاری مخاطرهآمیز، صنعت ارزهای دیجیتال، سیستم جهانی سرمایهداری و به طور کلی و مقررات حاکم در طول بحرانهای مالی، ایجاد کرده است.
آغاز فروپاشی
بانک سیلورگیت، متخصص در صنعت ارزهای دیجیتال، اولین مؤسسه بانکی آمریکایی بود که با مشکلات مالی مواجه شد و در ۸ مارس به دلیل زیانهای سنگین در سبد وام خود، پایان فعالیت خود را اعلام کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
انفجار صرافی ارزهای دیجیتال FTX در اواخر سال ۲۰۲۲، که دومین صرافی بزرگ جهان از نظر تراکنشهای روزانه بود، در درجه اول منجر به فروپاشی بانک سیلورگیت شد، زیرا FTX مشتری اصلی این بانک بود.
در همان تاریخ، بانک سیلیکون ولی (SVB) مشکلات مالی را اعلام کرد، که دنیای مالی و سرمایه گذاران در ایالات متحده را شگفت زده کرد، زیرا این بانک به عنوان یک موسسه با سرمایه خوب تلقی میشد.
بانک سیلیکون ولی که در سانتا کلارا، کالیفرنیا، قلب منطقه فناوری ایالات متحده واقع شده است، بزرگترین بانک در منطقه سیلیکون بر اساس حجم سپرده داخلی و یکی از بزرگترین بانکهای کشور است.
این بانک منبع اصلی سرمایه گذاری برای سرمایه گذاری استارت آپهای خصوصی، عمدتاً در زمینه فناوری، با پتانسیل رشد عظیم مشابه مایکروسافت، اپل و گوگل بوده است.
سقوط بانک سیلیکون ولی در اواخر فوریه ۲۰۲۲ آغاز شد، زمانی که برخی از مقامات ارشد سهام خود را خارج کردند.
بعداً اعلام شد که گرگوری بیکر، مدیر عامل، دنیل بک، مدیر مالی و مایکل دریپر، مدیر ارشد بازاریابی، سهام خود را از شرکت مادر بانک، گروه مالی سیلیکون ولی، به قیمت ۴.۵ میلیون دلار فروخته اند؛ و هنگامی که بانک ۲۱ میلیارد دلار اوراق خود را با ضرر ۱.۸ میلیارد دلاری فروخت و بیکر فروش کل اوراق بهادار خود را توسط بانک اعلام کرد، وحشت وال استریت و صنعت مالی ایالات متحده را فرا گرفت.
تا پایان سال ۲۰۲۲، این بانک حدود ۲۰۹ میلیارد دلار کل دارایی و حدود ۱۷۵.۴ میلیارد دلار کل سپرده داشت و سقوط ناگهانی یک موسسه با سرمایه خوب بسیار غیرعادی بود.
در کمتر از ۴۸ ساعت، قیمت سهام شرکت مادر این بانک بیش از ۶۰ درصد کاهش یافت، در حالی که معاملات آن چندین بار به دلیل نوسانات زیاد متوقف شد.
تعطیلی بزرگ سیلیکون ولی
در میان فروپاشی ناگهانی، بانک به سرعت توسط تنظیم کنندههای ایالات متحده تعطیل شد و وزارت حفاظت مالی و نوآوری کالیفرنیا، شرکت بیمه سپرده فدرال (FDIC) را به عنوان نحویل گیرنده بانک تعیین کرد.
FDIC ایجاد بانک ملی بیمه سپرده سانتا کلارا (DINB) را برای محافظت از سپرده گذاران بیمه شده آغاز کرد، در حالی که بلافاصله پس از بسته شدن، تمام سپردههای بیمه شده را از بانک سیلیکون ولی به بانک ملی بیمه سپرده منتقل کرد.
این بزرگترین شکست یک مؤسسه مالی ایالات متحده از زمان فروپاشی بانک واشنگتن موچال در اوج بحران مالی سال ۲۰۰۸ بود که از حباب مسکن ایالات متحده ناشی شد که در ابتدا بر اساس وامهای مسکن فرعی ساخته شد و بعداً تأثیرات منفی ایجاد کرد.
فروپاشیهای بیشتر
Signature Bank مستقر در نیویورک، که دارای ۱۱۰ میلیارد دلار دارایی و ۸ میلیارد دلار کل سرمایه است، زمانی که مشتریان وحشت زده سپردههای خود را برداشتند، با مشکل مواجه شد.
این بانک در ۱۲ مارس توسط وزارت خدمات مالی ایالت نیویورک بسته شد، زیرا این بانک نشان داد که قادر به بهبود وضعیت مالی خود نیست.
در حالی که وحشت به یک فروش کامل تبدیل شد، سهام چهارمین بانک آمریکایی، "بانک اول ریپابلیک"، یک بانک با خدمات کامل و شرکت مدیریت ثروت، در ۱۵ مارس بیش از ۲۰ درصد کاهش یافت.
در کمتر از ۲۴ ساعت، ۱۱ غول بزرگ بانکی ایالات متحده ۳۰ میلیارد دلار سپرده برای نجات جمهوری اول جمع آوری کردند.
چه کسی مسئول است
بحرانهای ناگهانی نیازمند یک قربانی فوری است. پس از فروپاشی سریع ۴ بانک در ایالات متحده، توجه به سمتهای رهبری در این موسسات بانکی معطوف شد.
بسیاری از تحلیلگران مدیریت ضعیف، رهبری مؤثر، شیوههای مدیریت فاسد و ناتوانی مدیران ارشد در پیش بینی تأثیر بالقوه آشفتگی در بازار ارزهای دیجیتال در سال گذشته را مقصر دانستند.
رئیس جمهور جو بایدن در سخنرانی خود پس از فروپاشی بانکها تأیید کرد که سیستم بانکی و سپرده گذاران ایالات متحده در امنیت هستند و در ۱۳ مارس متعهد شد که مالیات دهندگان هیچ ضرری متحمل نخواهند شد.
آیا فدرال رزرو مقصر است؟
بسیاری از بحرانهای بانکی در بیش از ۱۰۰ سال در ایالات متحده رخ داده است و هر بار موسسات خصوصی ورشکسته کوچکتر توسط بانکها یا شرکتهای بزرگ بلعیده شده اند.
فدرال رزرو آمریکا - که مجموع عرضه دلار در جهان را کنترل میکند - در سه سال گذشته دو گام اساسی برداشت، از جمله تزریق ناگهانی ۵ تریلیون دلار به اقتصاد ایالات متحده در طول همه گیری ویروس کرونا که باعث نرخ تورم بالا شد، همچنین نرخهای بهره را خیلی سریع افزایش داد تا تورم را که به بالاترین سطح در ۴۰ سال گذشته رسیده است، کاهش دهد.
نقدینگی و اوراق قرضه
بسیاری از اقتصاددانان قاطعانه بر این باورند که فدرال رزرو در افزایش نرخهای بهره بسیار سریع و خیلی سریع حرکت کرد، پول زیادی از عرضه جهانی دلار خارج کرد و اقتصاد ایالات متحده را بدون نقدینگی کافی برای سرمایه گذاریهای جدید، به ویژه در فناوری، رها کرد.
امنترین و رایجترین اقدام سرمایهگذاری بانکها با توجه به انقباض قوی پولی، خرید اوراق بهادار خزانهداری است که توسط دولت ایالات متحده تضمین شده است.
از آنجایی که اوراق قرضه دارای ریسک پایین نکول توسط دولت ایالات متحده هستند، نرخ بهره ثابت، اما بازدهی کمی دارند.
از آنجایی که استارتآپهای فناوری در سال گذشته به دلیل کاهش درآمد مبتنی بر تبلیغات به دنبال پول نقد بودند، سرمایهگذاری ریسکپذیر کاهش یافته است و باعث شده بانکهای سرمایهگذاری فناوری بزرگ مانند سیلیکون، ولی مشاهده کنند که مشتریان خود بیشتر سپردهها را برداشت میکنند.
برداشتهای بزرگ در نهایت منجر به این میشود که هر بانکی داراییهای خود را بفروشد تا بتواند درخواستهای برداشت مشتریان را برآورده کند.
در نتیجه، بانک سیلیکون، ولی مجبور شد اوراق به اصطلاح امن را با ضرر بفروشد که منجر به ورشکستگی شد، جایی که بانک قادر به بازپرداخت سپرده گذاران نیست، زیرا بدهی هایش از دارایی هایش بیشتر است.
سرانجام چه میشود؟
همه بحرانهای مالی، چه در دوران رکود بزرگ سال ۱۹۲۹، چه در رکود بزرگ سال ۲۰۰۸ و چه در حباب داتکام در سال ۲۰۰۰، نیاز به مقررات بیشتر و نظارت دقیقتر دولت را نشان میدهند.
اما شرکت ها، بانکها و بنیادهای خصوصی به شدت خواستار "دست نامرئی" آدام اسمیت هستند، به این معنی که بازیگران مستقل در بازار آزاد بدون دخالت دولت به نفع خود عمل میکنند و ادعا میکنند که برای کل جامعه بهتر است.
سرمایهگذاران با عطش سیر نشدنی برای ریسک پذیری، به دنبال سودهای کلان در سرمایهگذاریهای بسیار کم هستند، که این امر گاه راه را برای سقوط ناگهانی هموار میکند، همان طور که در سقوط اخیر بانک اتفاق افتاد.
اگرچه بحران بانکی کنونی در ایالات متحده مستلزم اقدام فوری برای جلوگیری از دومینو و جلوگیری از ورشکستگی سایر بانکها در این کشور و سراسر جهان است، اما راه حل این مشکل این است. در نهایت باید به علل و آثار اساسیتر بپردازد تا به عنوان درسی برای سرمایهداری عمل کند و نظام اقتصادی غالب قرن بیست و یکم را بهبود بخشد؛ و با وجود تمام شکوفاییها و رکودهای ۱۰۰ سال گذشته.
ما نمیتوانیم از اقتصاد جهانی به هم پیوسته مدرن و سیستم مالی بی حد و حصر فرار کنیم، زیرا نیازهای مصرف فوری ما را برطرف میکند.
همیشه فناوری جدید، استارتاپهای جدید، ریسکها و پاداشهای جدید وجود خواهد داشت، اما آنچه ثابت میماند تضاد بین ریسکپذیری و مقررات لازم برای ایجاد تعادل است.
انتهای پیام/
منبع: آنا
کلیدواژه: سیلیکون ولی بانک سیلیکون ولی فدرال رزرو بانک سیلیکون ولی ایالات متحده ارز های دیجیتال فروپاشی بانک میلیارد دلار سرمایه گذاری سال گذشته بانک ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۳۹۵۰۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ندای مواضع ضدونقیض از درون کاخسفید؛ اسرائیل میتواند آمریکا را وسط تنش با ایران بیاندازد؟
درحالیکه کابینه اسرائیل حمله نظامی به ایران را تصویب کرده، همراهی یا عدم همراهی امریکا با اسرائیل به مسئله سیاست خارجی این کشور و ائتلاف غربیها متشکل از کشورهای اروپایی تبدیل شده است. اما آیا امریکا مقابل عمل انجام شده قرار خواهد گرفت یا بایدن تنش را کنترل خواهد کرد؟
برای بررسی پاسخها گزارش خبرآنلاین را بخوانید.
وزیر خارجه آمریکا گفته واشنگتن به دنبال افزایش تنش با تهران نیست؛ اما از اسرائیل دفاع خواهد کرد. بریتانیا نیز هدف قراردادن پهپادهای ایرانی را توسط نیروهای این کشور تایید کرده؛ اما خواستار خویشتنداری طرفین شده است. در همین حال، کابینه جنگ اسرائیل برای دومین روز متوالی تشکیل جلسه داد. بر اساس گزارش شبکه ۱۲ اسرائیل، این کشور به دنبال آسیبزدن به ایران بدون به راهانداختن یک جنگ تمامعیار است. این شبکه خبری در گزارش خود بعد از جلسه کابینه جنگ، گفت اسرائیل به دنبال هماهنگی واکنش خود با آمریکا است که پیشازاین گفته بود در حمله مستقیم به ایران مشارکت نخواهد کرد.
پیشتر امانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه گفته بود که هر چه در توان دارد انجام خواهد داد تا اسرائیل را «متقاعد کند با پاسخ به حمله ایران، تنش را تشدید نکند.» کامرون در گفتگو با شبکه اسکای نیوز گفت: «اگر صبح امروز در اسرائیل نشسته باشید، بهدرستی فکر میکنید که ما محقیم پاسخ دهیم و این کار را هم میکنند. اما ما اصرار داریم که نباید تنش تشدید شود.» بریتانیا و فرانسه از جمله کشورهایی بودند که در کنار فرانسه تلاش کردند تا حمله ایران به اسرائیل را که شب شنبه آغاز شده بود خنثی کنند.
اما افزایش خشونت اسرائیل در جنگ غزه، دولت بایدن را با یکی از بزرگترین چالشهای خود در دورنگه داشتن ایالات متحده از جنگ جدید خاورمیانه مواجه میکند.
بمباران ساختمان دیپلماتیک ایران در دمشق توسط اسرائیل و شهادت یک فرمانده ارشد سپاه پاسداران و چندین مقام دیگر ایرانی تشدید تنشی بود که اسرائیل آن را آغاز کرد. از نظر برخی دیگر از کارشناسان، علاوه بر تجاوز اسرائیل به سوریه در این عملیات، هدف قراردادن سفارت، حمله مستقیم به ایران بود. در شرایط مشابه اگر ایران سفارت اسرائیل یا امریکا را بمباران کرده بود، پاسخ خشونتآمیز و مرگبار نهتنها انتظار میرفت، بلکه سیاستمداران و مردم دو کشور نیز به طور یکسان خواستار آن بودند.
در ایران نیز احساسات عمومی نقش مشابهی در چنین رویداد ایفا کرد و افکار عمومی خواهان پاسخ مناسب به اسرائیل بودند. شرایطی مشابه فوران احساسات عمومی هنگام حمله هواپیماهای بدون سرنشین امریکا به سردار سلیمانی که چهار سال قبل انجام شد و حمله ایران بهعین الاسد را به دنبال داشت. این به آن معنا بود که ایران نیاز دارد تا خطوط بازدارندگی خود را برای تقویت اعتبار بینالمللی و همچنین اعتبارافزایی قدرت نظامی در داخل کشور تغییر دهد. در چنین شرایطی اگرچه مقامات عالی کشورمان در استراتژی کلان به دنبال گسترش جنگ نبودند؛ اما ضرورتهای گفته شده، اجرای عملیات موشکی و پهپادی علیه اسرائیل را اجتنابناپذیر کرد.
از این زاویه، تشدید تنش بهعنوان یک راه در نظر گرفته شده برای اسرائیل برای خروج از بنبست جنگ غزه دارای دو نکته مهم است. نکته اصلی تحریک ایران برای ضربهزدن است که میتواند اسرائیل را قادر سازد تا خود را در مقام دفاع نشان دهد و افکار عمومی جهانی را از غزه دور نگه دارد. چنانچه نشانههای این تاکتیک را میتوان در توقف عملیات اسرائیل در شهر رفح مشاهده کرد. عنصر دیگر افزایش احتمال دخالت مستقیم امریکا در درگیری با ایران است. اگر این اتفاق بیفتد، جنگ در خاورمیانه نهتنها بهعنوان موضوعی برای حمله اسرائیل به فلسطینیها دیده میشود، بلکه شامل سایر کشورهای حامی فلسطین نیز خواهد شد.
ناظران سیاسی معتقدند ایالات متحده میتواند به هر دو روش به درگیری اسرائیل و ایران کشیده شود. یکی از آنها از طریق خواستههای سیاسی در داخل ایالات متحده برای واشنگتن است تا اقدامی مستقیمتر برای دفاع از " اسرائیل" بعد از حمله ایران ترتیب دهد. این گزینه فعلاً با مقاومت بایدن مواجه شده و دولت امریکا اگرچه به حمایت از اسرائیل اذعان کرده؛ اما بهشدت از گسترش درگیریها یا هرگونه پاسخ اسرائیل به عملیات نظامی ایران که شدت آن، ایران را تحریک به پاسخ کند اجتناب میکند.
این در حالی است که به طور همزمان بخشی از افکار عمومی در ایالات متحده که غالباً نزدیک به جمهوریخواهان هستند، ایران را بهخاطر عملیات نظامی در اسرائیل سرزنش میکنند و در صورت گسترش درگیریها بین دو کشور، این احتمال وجود دارد که همچون وضعیت بعد از حمله حماس به اسرائیل، شاهد افزایش انتظارات و توقعات ولو ساختگی و مهندسی شده در افکار عمومی امریکاییها برای حمایت نظامی بایدن از اسرائیل با وجود بیمیلی او در سال انتخابات امریکا باشیم. آنچنان که این واقعیت، اساس بیانیه نماینده ایران در شورای امنیت است که "ایالات متحده مسئول تمام جنایات اسرائیل است. " و این واقعیت که حمله اسرائیل به سفارت ایران در دمشق، مانند مسطح کردن محلههای غزه توسط اسرائیل، با هواپیماهای نظامی پیشرفته امریکا انجام شد، تجدید خطوط بازدارندگی از سوی ایران را اجتنابناپذیر کرده است.
کارشناسان روابط بینالملل معتقدند جنگ با ایران به دلایل بسیاری به منافع ایالات متحده آسیب میرساند، از جمله هزینههای مستقیم انسانی و مادی، اختلال در فعالیتهای اقتصادی که بر امریکاییها تأثیر میگذارد، خشم خارجی که منجر به انتقام خشونتآمیز بیشتر میشود. همه اینها تأثیر دیپلماسی را برای جلوگیری از هر گونه تنش معنادار میکند.
اجتناب از چنین جنگی نهتنها مستلزم سیاستگذاری ماهرانه در برخورد تاکتیکی با بحرانها است، بلکه روابط عجیبوغریب با اسرائیل است که ایالات متحده را به وضعیت دشوار و خطرناک فعلی خود کشانده است. ناظران سیاسی معتقدند ایالات متحده باید از تصورات قدیمی در مورد اینکه چه کسی متحد است و چه کسی دشمن است، دور شود و توجه کند که چه کسی متجاوز است و چه کسی نیست. موضوعی که بخش غالب توجهی از کارشناسان امریکایی به دولت بایدن گوشزد میکنند تا از هرگونه قرارگرفتن در تله اسرائیل برای مشارکت این کشور در جنگ تمام با ایران اجتناب کند.